چگونه حس خلاقیت و کنجکاوی را به کلاس درس برگردانیم؟
ایسنا/ خراسان رضوی کنجکاوی و میل به دانستن همیشه یک ویژگی مهم بوده است، اما در دنیای پیچیده امروزی نیز ضروری شده است، اما سیستم های آموزشی ما اغلب بر «آموزش آزمایشی» تمرکز می کنند و از کنجکاوی و خلاقیت دوری می کنند.
به گفته ویفوروم، توسعه فناوری و ارتباط متقابل، و همچنین تقاضا برای نوآوری روزافزون، به سرعت در حال پیشرفت است و درک، یادگیری و آزمایش در سازمانهای ما برای برآورده کردن خواستههای دنیای امروز ضروری است. ایجاد آنها با بازگرداندن حس کنجکاوی به سیستم های آموزشی ما شروع می شود.
کنجکاوی برای یادگیری، به هر شکل، در مدرسه یا خارج از مدرسه و با دانش آموزان در هر سن، پیشینه، سطوح تحصیلی و در همه مناطق جغرافیایی ضروری است. کنجکاوی در یادگیری، که توسط فناوری، داستان سرایی و دیدگاههای سیستمی تقویت میشود، به دانشآموزان این پتانسیل را میدهد تا در دنیایی پیچیده حرکت کنند و راههای نوآورانه آینده را برای مقابله با چالشهای به هم پیوسته و جهانی بیابند.
کنجکاوی ناشی از میل به کشف، برای توانایی ما در یادگیری و حل مسائل پیچیده ضروری است. این امر تعامل با ایده های جدید را تشویق می کند و باعث می شود مغز در جذب اطلاعاتی که کنجکاوی را برمی انگیزد بهتر کار کند.
برخی از ابزارها برای تقویت حس کنجکاوی و غنی سازی یادگیری، نوید استفاده در تنظیمات یادگیری را نشان می دهند، به عنوان مثال، تفکر سیستمی و نقشه برداری، که امکان نشان دادن روابط متقابل بین عناصر پیچیده و متنوع در یک محیط را فراهم می کند. بنابراین سوال این است که چگونه می توانیم از این ابزارها برای بازگرداندن حس کنجکاوی به کلاس استفاده کنیم؟
برای توسعه نوآوریهای اجتماعی مورد نیاز برای جهانی در حال تحول و چالشبرانگیز، دانشآموزان باید بتوانند تصور کنند، فکر کنند، درگیر شوند و کنجکاو باشند، که هیچکدام تنها توسط آموزش استاندارد پشتیبانی نمیشوند.
با پرورش کنجکاوی، رشد شناختی را تشویق میکنیم و ایجاد مشترک راهحلهای نوآورانه را امکانپذیر میکنیم و از انگیزه درونی برای کشف و درک دنیای خود استفاده میکنیم. این تعاریف از کنجکاوی و کلاس درس فراتر از فضاهای یادگیری سنتی، تعاریف دانشآموز و روشهای یادگیری است.
استراتژی های برتر برای بازگرداندن حس کنجکاوی به کلاس درس
قدرت داستان ها در آموزش بسیار مهم است زیرا داستان ها همیشه راهی اساسی برای مردم برای درک جهان و جایگاه خود در آن بوده است.
فناوری های تعاملی به عنوان یک کاتالیزور برای تغییر فن آوری تعاملی موانع سنتی در آموزش را از بین می برد و پتانسیل تجربیات یادگیری شخصی را ارائه می دهد که نیازهای هر دانش آموز را برآورده می کند.
نقش تفکر سیستمی و نقشه برداری نیز مهم است، زیرا تفکر سیستمی برای درک و پرداختن به چالش های جهانی حیاتی است. با آموزش دانشآموزان به دیدن پیوستگی سیستمهای اجتماعی، زیستمحیطی و اقتصادی، آنها را قادر میسازیم تا به طور کلی فکر کنند و به طور مؤثر عمل کنند.
یک رویکرد طراحی مشارکتی که توسط تفکر سیستمی اطلاعرسانی میشود، اساتید، دانشجویان و متخصصان را قادر میسازد تا با هم برای ایجاد تجربیات یادگیری و کشف چالشهای فرا رشتهای، پیچیده، عمیق و سیستمی کار کنند. این روش تضمین می کند که محتوای آموزشی متناسب با نیازهای زبان آموزان مختلف باشد. طراحی مشارکتی حس مالکیت و مشارکت را در بین دانشآموزان ترویج میکند و مشارکت و انگیزه آنها را افزایش میدهد. تاکید بر اهرم های یادگیری متقابل مانند خلاقیت نیز در این موضوع جای خود را دارد.
انتهای پیام